English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6651 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
null modem cable U کابل مودم خنثی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
modem U کابل یا وسیلهای که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال بدون استفاده از مودم میدهد
originating U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originate U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originated U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originates U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
answer U حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
answers U حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
answered U حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
answering U حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
result code U پیام ارسالی از مودم به کامپیوترمحلی برای بیان وضعیت مودم
Hayes Corporation U تولید کننده مودم که زبان کنترل استاندارد برای مودم ها ایجاد میکند
communication U کامپیوتر همراه با کارت مودم یا فکس که به کاربران شبکه در استفاده از مودم حق اشتراک میدهد
asynchronous U کامپیوتری که به شبکهای وصل است تا شماره گیری مودم ها را کنترل کند و به کاربران در فاصله دور اجازه استفاده از اتصال مودم و دستیابی به شبکه بدهد
analog U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analogue U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analogues U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
drop cable U بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
times U آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
timed U آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
duct U لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
time U آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
TDR U آزمایش برای یافتن محل خطای کابل , ارسال یک سیگنال روی کابل و بررسی مدت زمان برگشت آن
ethernet U شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
T connector U اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
BNC connector U متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
localtalk U استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
modulator U مودم
modem U مودم
cable assembly U مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
answer/originate U مثل مودم
dataset U آمریکا # مودم #
ARQ U قابل استفاده در برخی مودم ها
short U مودم ارسال داده روی مسافت کوتاه
shortest U مودم ارسال داده روی مسافت کوتاه
shorter U مودم ارسال داده روی مسافت کوتاه
V series U استاندارد برای ارسال داده به کمک مودم
connect U وضعیت یک مودم برای ارسال داده روی یک خط ارتباطی
echoes U در مودم های سریع روش حذف سیگنالهای اکو از خط
echo U در مودم های سریع روش حذف سیگنالهای اکو از خط
echoed U در مودم های سریع روش حذف سیگنالهای اکو از خط
echoing U در مودم های سریع روش حذف سیگنالهای اکو از خط
pseudo digital U تولید شده توسط مودم و ارسالی روی خط وط تلفن
communication U مدار الکترونیکی که به کامپیوتر اجازه ارتباط با مودم میدهد
communication U وسیلهای مانند مودم که داده را ارسال و دریافت میکند
connects U وضعیت یک مودم برای ارسال داده روی یک خط ارتباطی
workstations U محل کار کاربر کامپیوتر با ترمینال , VDU , چاپگر , مودم و..
jacks U ورودی که به مودم اجازه میدهد مستقیما تلفن وصل شود
autos U امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد و ضبط داده
autos U توانایی مودم برای پاسخ خودکار به تلفن پس از زنگ زدن
workstation U محل کار کاربر کامپیوتر با ترمینال , VDU , چاپگر , مودم و..
kermit U پروتکل ارسال فایل هنگام بار کردن داده با مودم
auto U امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد و ضبط داده
auto U توانایی مودم برای پاسخ خودکار به تلفن پس از زنگ زدن
answering U مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answers U مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answered U مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answering U tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد
asymmetric transmission U روش ارسال داده که در مودم های سریع استفاده میشود
answers U tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد
answer U tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد
jack U ورودی که به مودم اجازه میدهد مستقیما تلفن وصل شود
answer U مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answered U tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد
initialization U مجموعه دستورات AT ارسالی به مودم تا پیش از استفاده آنرا تشخیص دهد
dialled U شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند.
dial U شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند.
attention code U حروف AT در دستور Hayes AT به مودم می گوید که دستوری در ادامه بیان خواهد شد
dials U شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند.
dialed U شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند.
Dialer U امکانی در ویندوز که در صورت وجود مودم متصل به PC شماره گیری میکند
modem U مودم خودکار که در هر لحظه قابل فراخوانی برای دستیابی به سیستم است .گ
anti- U سوئیچی که در حین کار مودم از زنگ زدن سایر تلفن ها جلوگیری میکند
home U روش بررسی و حمل تراکنشهای باک به خانه کاربر به وسیله ترمینال یا مودم
conferencing U بحث بین کاربران راه دور با استفاده از کامپیوترهای متصل به هم با مودم یا شبکه
serial U روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سری , مثل مودم تلفن
serials U روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سری , مثل مودم تلفن
carrier U سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی
homes U روش بررسی و حمل تراکنشهای باک به خانه کاربر به وسیله ترمینال یا مودم
communication U نرم افزاری که به کاربر اجازه کنترل مودم و استفاده ازسرویس online میدهد
bbs U اطلاعات و پیام پایگاه داده که توسط مودم و اتصال کامپیوتر بدست می آید
carriers U سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی
slip U روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن
teleconferencing U بحث بین کاربران راه دور با استفاده از اتصالات کامپیوتری توسط مودم یا شبکه
slips U روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن
telephones U استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
telephoned U استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
bulletin board system U پایگاه داده اطلاعات و پیام که توسط مودم و اتصال کامپیوتری قابل دسترسی است
telephoning U استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
telephone U استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
auto U امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد در صورت اشغال خط تا وقتی که پاسخ دهد
autos U امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد در صورت اشغال خط تا وقتی که پاسخ دهد
baud rate U خصوصتی در مودم که دادهای که دریافت میکند نرخ سیگنال متفاوتی با داده ارسالی دارد
baud U خصوصتی در مودم که دادهای که دریافت میکند نرخ سیگنال متفاوتی با داده ارسالی دارد
slipped U روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن
bisexual U خنثی
eunuchs U خنثی
null U خنثی
eunuch U خنثی
bisexuals U خنثی
sexless U خنثی
hermaphrodites U خنثی
hermaphrodite U خنثی
neutral U خنثی
hermaphroditical U خنثی
inactive U خنثی
androgyny U خنثی
inert U خنثی
hermaprodite U خنثی
neuter gender U خنثی
monaecious U خنثی
Microcom Networking Protocol U سیستم تشخیص و تصحیح خطا سافت Microcom Inc که در مودم ها و نرم افزار ارتباطی به کار می رود
interfaces U استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم
selectable U نرخ baud ارسال و دریافت مودم که توسط کاربر انتخاب میشود و هنوز مشخص نیست
interface U استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم
electronics U استانداردی که سیگنالهای واسط رامعرفی میکند. نرخ ارسال و نیرو برای اتصال ترمینال ها به مودم ها
neutering U خنثی کردن
indifference zone U ناحیه خنثی
indifference point U نقطه خنثی
neutered U خنثی بی طرف
neutral zone U منطقه خنثی
discomfit U خنثی کردن
inactivate U خنثی کردن
discomfited U خنثی کردن
neutered U خنثی کردن
neuter U خنثی بی طرف
neuter U خنثی کردن
discomfiting U خنثی کردن
discomfits U خنثی کردن
neutral wire U سیم خنثی
frustrating U خنثی کردن
normal salt U نمک خنثی
stultifies U خنثی کردن
stultified U خنثی کردن
negating U خنثی کردن
negates U خنثی کردن
negated U خنثی کردن
negate U خنثی کردن
annuls U خنثی کردن
annulled U خنثی کردن
annul U خنثی کردن
undoes U خنثی کردن
stultify U خنثی کردن
stultifying U خنثی کردن
disarm U خنثی کردن
nulify U خنثی کردن
inert gas U گاز خنثی
annulling U خنثی کردن
neutralization U خنثی شدن
neutralization U خنثی کردن
neutralization U خنثی سازی
disarms U خنثی کردن
disarmed U خنثی کردن
neutering U خنثی بی طرف
zero potential U پتانسیل خنثی
neutral flame U شعله خنثی
neutral fibre U تار خنثی
neutral equilibrium U تعادل خنثی
neutral conductor U سیم خنثی
neutral axis U محور خنثی
negator U خنثی کننده
monoecious U یک پایه خنثی
neutral point U نقطه خنثی
neutral potential U پتانسیل خنثی
neutral red U قرمز خنثی
neutral rocks U سنگهای خنثی
neutral pole U قطب خنثی
neutral soil U خاک خنثی
neutral stability U پایداری خنثی
neutral stress U تنش خنثی
bisexuals U خنثی مشکل
neutral earth U زمین خنثی
monecioius U یک پایه خنثی
bisexual U خنثی مشکل
freemartin U گوساله خنثی
dead spot U نقطه خنثی
frustrates U خنثی کردن
frustrate U خنثی کردن
negation U خنثی سازی
negation U خنثی کردن
neuters U خنثی بی طرف
neutral transmission U مخابره خنثی
neutral technology U تکنولوژی خنثی
neutral tax U مالیات خنثی
hermaphrodites U خنثی فاهر
countervail U خنثی کردن
hermaphrodite U خنثی فاهر
counterweigh U خنثی کردن
counterwork U خنثی کردن
inert filling U خرج خنثی
meutral atom U اتم خنثی
epicene U خنثی خواجه
knock on the head U خنثی کردن
neuters U خنثی کردن
undo U خنثی کردن
counterbalanced U خنثی کردن
neutralizes U خنثی کردن
compensation U خنثی کردن
to knock the bottom out of U خنثی کردن
neutralising U خنثی کردن
neutralize U خنثی کردن
Recent search history Forum search
0کابل نیمه افشان
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com